دیشب یه اتفاق خیلی ناراحت کننده ای انتهای پارک پشت ساختمونمون افتاد صدای فریادهای پسره رهام نمیکنه فکرش رهام نمیکنه

میخواستم فکر کنم دارم اشتباه میکنم توی شوک بودم

.

.

.

← نمیدیدمشون، فقط صداشونو میشنیدم. کاش همون موقع به احسان میگفتم

← دیشب کلا خواب بد میدیدم، حالم کلا خوب نیست


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

موج نسیم Garrett liquidanalysis فروشگاه کولر گازی مرکزی هود صنعتی استیل وبلاگ مهدیه پوستفروشان دل نوشته رورانه ها قیمت لوازم یدکی لودر ولوو Cheryl